هق هق های شبانه

قایقی خواهم ساخت....

میدونی خدا چرا بین انگشتا فاصله گذاشته؟

واسه اینکه این فاصله رو با دستای   کسی که دوسش داری پر کنی.

نوشته شده در چهار شنبه 20 شهريور 1392برچسب:,ساعت 15:37 توسط فاطمه قاینی| |

خدایا

کدامین پل در کدامین نقطه جهان شکسته است؟؟؟؟

که هیچکس به عشقش نمیرسد؟

نوشته شده در چهار شنبه 20 شهريور 1392برچسب:,ساعت 15:35 توسط فاطمه قاینی| |

رد پاهایم را پاک کنید به کسینگویید که من روزیدر این دنیا بودم

خدایا میشود استفا دهم؟

کم اورده ام!!!

نوشته شده در چهار شنبه 20 شهريور 1392برچسب:,ساعت 15:30 توسط فاطمه قاینی| |

عــــزيز مـن..!!!

برخـــورد مـــن بـا تو در حــَد شعــورته..

سکــوتم بخاطر شَخصيت خودمـــه..

وگـــرنه تو خِيلــي زير سوالـــــي...

نوشته شده در یک شنبه 10 شهريور 1392برچسب:,ساعت 10:22 توسط فاطمه قاینی| |

من این شب زنده داری را دوست دارم
من این پریشانی را دوست دارم
بغض آسمان دلتنگی را دوست دارم
گذشت و دلم عاشق شد ، بیشتر گذشت و دلم دیوانه ات شد من این دیوانگی را دوست دارم
چه بگویم از دلم ، چه بگویم از این روزها ، هر چه بگویم ، این تکرار لحظه های با تو بودن را دوست دارم
بی قرارم ، ساختم با دوری ات ، نشستم به انتظار آمدنت ، من این انتظارها و بی قراریها را دوست دارم
چونکه تو را دارم ، چون به عشق تو بی قرارم، به عشق تو اینجا مثل یک پرنده ی گرفتارم
به عشق تو نشسته ام در برابر غروب ، این غروب را با تمام تلخی هایش دوست دارم
مرا در به در کوچه پس کوچه های دلت کردی ، من این در به دری را دوست دارم
مرا نترسان از رفتنت ، مرا نرجان از شکستنت ، بهانه هم بگیری برایم ، بهانه هایت را دوست دارم
من این اشکهایی که میریزد از چشمانم را دوست دارم ، آن نگاهت را دوست دارم
بی خیالی هایت را دوست دارم ، اینکه نمیایی به دیدارم هم بماند،غرورت را نیز دوست دارم....
تو یک سو باشی و تمام غمهای دنیا هم همان سو، من تو را با تمام غمهای دنیا دوست دارم....
هر چه بگویی دوست دارم ، هر چه باشی دوست دارم ، مرا دوست نداشته باشی ، من دوستت دارم
من این شب زنده داری را دوست دارم
اگر با تو بودن خطا است و من گناهکار ،من این گناه کردن را دوست دارم...


نوشته شده در چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:,ساعت 1:0 توسط فاطمه قاینی| |

توی روزگاری که دل واسه شکستنه

قیمت طلای دل قد سنگ و آهنه

بین این همه غریبه یه نفر مثل تو میشه
آشنایی که تو قلبم میمونه واسه همیشه

تو نباشی نمیخوام لحظه ای رو سر بکنم
نمیدونم بعد تو من چی رو باور بکنم

نمیتونم نمیتونم که تورو رها کنم

بعد تو من چه کسی رو عشق من صدا کنم

 

تو نباشی چه کسی منو نوازش میکنه

 

 با صبوری با من دلخسته سازش میکنه

نوشته شده در سه شنبه 5 شهريور 1392برچسب:,ساعت 1:28 توسط فاطمه قاینی| |

وقتی عاشقش شدم که دیدم ….
هیچوقت دلمو نشکست ....
هیچوقت بهم نه نگفت…
همیشه در جواب بچه بازیهام …خندید و گفت:
عاشقه همین کاراتم....


روح عشق در وجودمان، این است روزهای زندگی مان ،

با عشق روزمان شب میشود و با یاد هم شبهایمان را سر میکنیم...

همه جا با توام ، تو اینجا همیشه در قلبمی و  

من آنجا باز هم به عشقت نفس میکشم... 

نوشته شده در سه شنبه 5 شهريور 1392برچسب:,ساعت 1:7 توسط فاطمه قاینی| |

 

اهای پسری که به دروغ به دختری

 

 

معصوم میگی من تا

 

 

اخرش باهاتم

 

 

مرد باش و بگو اخرش موقعه

 

 

بستن کمربندته؟؟؟

 

 

 

 

 


نوشته شده در سه شنبه 5 شهريور 1392برچسب:,ساعت 1:5 توسط فاطمه قاینی| |

گریه میکنم به احترام تو گریه میکنم به خاطر خودم

گریه میکنم که تنهایی من کادوی توئه واسه تولدم

میشه چشماتو بهم قرض بدی جای هردومون میخوام گریه کنم

داره دلتنگی کلافم میکنه مث اسمون میخوام گریه کنم

عذاب میکشمو از یاد تو میرم
با خاطرات تو اروم میگیرم
نه میدونی چقدر داغونم از دوریت
نه میفهمی با چه زجری میمیرم

نوشته شده در دو شنبه 4 شهريور 1392برچسب:,ساعت 23:47 توسط فاطمه قاینی| |


Power By: max-theme.loxblog.com